در شبان غم تنهايي خويش
عابد چشم سخن گوي توام
من در اين تاريكي
من در اين تيره شب جان فرسا
زائر ظلمت گيسوي توام
از شط گيسوي مواج تو، من
بوسه زن بر سر هر موج گذر مي كردم
كاش بر شط اين مواج سياه
همه ي عمر سفر مي كردم.
دوست عزيز برات آرزوي موفقيت مي كنم.