تولد تولد تولدم مبارک
دوستت دارم
(.¸.•* تولدم مبارک ¸.•*´¨)
اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست
پس با تمام وجود فریاد میزنم
سلام
تا شقایق هست زندگی باید کرد
دوستتون دارم
من تنها من خسته با یه کوله بار غصه
من مجنون من عاشق روی دریا توی قایق
من گریه من ساده از عشقت شده آواره
تو زیبا تو خفته با یه دنیا حرف نگفته
تو لیلی تو همراه گفتی از شادی فردا
تو همرازتونایاب عشقت شده برام سراب
بود شمعی در غم پروانه ای
روشن و تنها به فکر چاره ای
شاپرک پروانه ای در فکراو
آتشی در جان او افکنده بود
درد پروانه ز درد شمع بود
شمع هم از درد پروانه فروزان گشته بود
وفای شمع را نازم که بعد از سوختن
به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد
نه چون انسان که بعد از رفتن همدم
گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد
یک برگ از خاطرات .........!
تا تنها میشم قاصدک خیالمو میفرستم به گذشته
نمیدونم چرا چشمام دوست دارن گریه کنن
بغضم تو گلوم میشکنه نمیدونم چرا زمان
این همه سری میره اخه مگه اینده چی داره
که این همه عجله میکنه که بهش برسه
همه کاغذ سرنوشتم ورق خورد. اما نتوستم
یه برگشو قشنگ بنویسم بدون خط خوردگی
از همون کوچکی هم نا مرتب بودم دفتر مشقم
پر از خط خوردگی بود ..
داستان عشقی
روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند. برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد بهتر است. برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم. انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد. اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم...
یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم
وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم
پر پروانه شکستن هنر انسان نیست
گر شکستیم ز غفلت ، من و مایی نکنیم
یادمان باشد سر سجاده عشق
جز برای دل محبوب دعایی نکنیم
یادمان باشید اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم
خدا حافظ
این همه رو که دیدی نمی خوای یه تبریک کوچولو بگی
نوشته شده در دوشنبه 87/1/5 ساعت
2:46 عصر توسط رضا|
نظرات ( )