• وبلاگ : ۩۞۩رپ و رپ و ؟؟ ۩۞۩
  • يادداشت : سوختن و ساختن همچو شمع
  • نظرات : 4 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام مثل هميشه عالي بود

    ممنون که به من سر زدي

    تصاويرتو که ميبينم احساس شادابي مي کنم

    هميشه سبز و بهاري باشي

    همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند...به جز مداد سفيد...هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند:{تو به هيچ دردي نمي خوري}...يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توي جعبه ي مداد رنگي...جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد

    با سلام به تو دوست خوب

    وبلاگت بسيار زيبا و پر احساس است

    خوشحال ميشم قدم به کلبه ي محقر من بگذاري

    افلاکي باشيد....

    سلام ...

    چه آپ طولانيي !!

    اولين نوشته با مزه بود .

    سبز باشيد ...

    يا علي ...

    سلام .

    خيلي خيلي خيلي جالب بود . مخصوصا اون اوليش !

    وبلاگت خيلي قشنگه ..

    اين همه مطلب و عكس جالب و از كجا مي آري ؟؟

    خوش باشي داداش !!!!!

    سلام آقا رضا !!

    ممنون كه به من سر زدي !!

    بازم بيا دوست عزيز !!