سفارش تبلیغ
صبا ویژن


۩۞۩رپ و رپ و ؟؟ ۩۞۩

روزی ازبیابانی گذرمی کردم روی تخته سنگی نوشته شده بود اگر جوانی عاشق

 شد چه کند؟ زیر ان نوشتم صبر کند......... برای بار دوم ار آنجا عبور کردم زیر

 نوشته ام نوشته شده بود اگر صبر نداشت چه کند؟ با بی حوصلگی نوشتم بمیردبهتر

 است..... برای بار سوم از آنجا گذر کردم به جای اینکه زیر نوشته ام را بیابم جوانی

 را مرده یافتم.

***********************

روزی که نگاهمان در هم امیخت می خواستم بگویم که..... اما سکوت کردم.

حس کردم رازم را از نگاهم خوانده باشی.دوست ندارم بگویم دوست دارم ,  

دوست دارم درک کنی که دوست دارم.

تو ای محبوب من بدان که سکوت من پر از رازه نهفته است

............................................................

به کوه گفتم عشق چیست؟        لرزید.

 به ابر گفتم عشق چیست؟        بارید.

به باد گفتم عشق چیست؟         وزید.

به پروانه گفتم عشق چیست؟     نالید.

به گل گفتم عشق چیست؟       پرپر شد.

و به انسان گفتم عشق چیست؟

 اشک از دیدگانش جاری شد و گفت؟

     دیوانگیست!!!

 

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/1/7 ساعت 10:28 عصر توسط رضا| نظرات ( )


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت

جاوا اسکریپت

< > dariushkamani.blogfa.com

> پ10084;ـو

کد ماوس